از میانهی ابر
بشارتی سبز سر برمیآرد
از چشمان تر چشمه
آب زندگی ست که به جوش و خروش میآید
از قلب کوه
پرندهی صبح به پرواز در میآید
از زخم مزرعه
خوشهی گندم جوانه میزند
و از لولهی تفنگ نیز
راه آزادی پیدا میشود!
ازقلب کوه پرنده صبح به پرواز در می آید....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر