ازفاجعه تاحماسه ،یک آزمون بزرگ آرمانی وسیاسی
سال 67تابلوی سپید وروشن وگرم ونورانی از پایداری ومقاومت نسل بیشماران،نسل خجسته مسعود،نسلی که با نام مسعود رجوی بر طنابهای دار بوسه زدند.
آنان شراره های شکیبای عشق بودند،در برابر تندر ایستادند،خانه را روشن کردند وبر خاک افتادند بدون شک در پرونده سال67 یک واقعیت مانند الماس می درخشد ،خروش وخیزش و رویش جوانه ها.
مادرم
را گفتم
آشیانم بادها و توفانهاست
تا بیابم راز پرواز را
خطی سرخ که ادامه پرستوهاست
به مادرم بگویید، شبها که به آسمان مینگرد
من یک فانوسم و در تکرار فصلها
بهاری که در تفنگ میشکفد
آشیانم بادها و توفانهاست
تا بیابم راز پرواز را
خطی سرخ که ادامه پرستوهاست
به مادرم بگویید، شبها که به آسمان مینگرد
من یک فانوسم و در تکرار فصلها
بهاری که در تفنگ میشکفد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر