نزدیک
به یک هفته پس از فاجعه تروریستی در پاریس که 11سپتامبر فرانسه نام گرفته است، این
خبر و پیامدهایش همچنان در صدر اخبار و موضعگیری سران همه کشورها قرار دارد. اما در
ایران وضع متفاوت است. ولیفقیه ارتجاع در سکوت بهسر میبرد. البته روز 26آبان به
صحنه میآید اما از طریق نامه، آن هم در مورد محیط زیست با مشتی کلی بافی و حرفهای
بیمحتوا. سؤال این است که این بیتفاوتی سردمدار نظام ولایت آیا ناشی از قدر قدرتی
این رژیم است که از تحولی به این بزرگی هیچ تأثیری نمیپذیرد، یا سکوت او و پرداختن
به امر محیط زیست در چنین شرایطی امری تصادفی است؟
جواب
به این سؤال مشکل نیست. با یک نگاه به آن چه رسانههای نظام را پر کرده میتوان جواب
را گرفت. اینها نمونههایی از همین خبرهایی است که در رسانهها و تلویزیون رژیم موج
میزند:
27آبان
94 کیهان خامنهای: جبههسازی در این میانه فقط یک معنا دارد و آن سر و سامان دادن
به جبههیی است که پیش از این به نام مبارزه با ایران هستهیی شکل گرفته بود... اولاند
ضرر نکرده کما اینکه همبستگی جهانی با فرانسویان نشان میدهد فرانسه نیز ضرر نکرده
است… اما بر میزان نگرانی دولت و مردم سوریه افزوده شده است.
26آبان
94، نیروی تروریستی قدس: همانگونه که حملات 11سپتامبر نیویورک بهانهیی برای لشکرکشی
آمریکا به منطقه شد، حملات اخیر مشابه آن در پاریس میتواند نشانهیی بر وقوع لشکرکشی
اروپایی به منطقه باشد.
25آبان94
کیهان خامنهای: آینده سوریه قربانی نمایش خونبار پاریس. غرب انحراف افکار عمومی را
کلید زد. نشست وین درباره بحران سوریه در حالی با ارائه یک طرح صلح بهکار خود پایان
داد که به نظر میرسید این طرح تحتتاثیر حوادث خونبار پاریس در پی شکل دادن به آینده
سوره بدون توجه به الزامات و واقعیتهای میدانی است.
25آبان
94 سایت حکومتی قدس آنلاین (وابسته به سپاه پاسداران) : بیم آن میرود که بعد از این
حادثه... حتی کشورهای منطقه چون ایران در دور جدیدی از اتهامات قرار گرفته و شرایط
دیگری پدید بیاید
27آبان
94 سایت حکومتی انتخاب: ما را در دنیا برادران و خواهران مسلمان داعشیها معرفی میکنند؛
آیا اگر اتفاقی به نام اسلام میافتد نباید خود را مبرا کنیم؟
27آبان
94 سرمقاله روزنامه حکومتی ابتکار: ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﺮﻭﺭﯾﺴﻢ ﻭ ﺑﻨﯿﺎﺩﮔﺮﺍﯾﯽ ﺧﺸﻦ، ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ... ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻓﻀﺎﯼ «ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﺮﺍﺳﯽ » ﺑﻪ ﻓﻀﺎﯼ «ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﻭﺳﺘﯽ » ﺍﺯ ﻣﻌﺠﺰﺍﺕ ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﻮ ﺍﺳﺖ.
27آبان94
سایت حکومتی رسا- آصفری عضو کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع: زمزمههایی شنیده میشود که
حمایت از حزبالله لبنان و شعار مرگ برآمریکا کنار گذاشته شود.
نگاهی
به این نمونهها که مشتی از خروار است چند نتیجه را در ذهن برجسته میکند:
وحشت
از پیامدهای فاجعه تروریستی پاریس که مانند 11سپتامبر با یک ائتلاف قوی به منطقه و
بهطور مشخص به سوریه کشیده شود. و برای رسیدن به اهدافش ابتدا در راستای حذف بشار
اسد و ایجاد یک دولت مرکزی قوی در سوریه گام بردارد.
علت
وحشت این است که حذف بشار اسد مساوی فروریختن عمق استراتژیک نظام ولایت است و آن چنان
که سرکردگان رژیم بارها گفتهاند با فروریختن این خاکریز خطر برای نظام این است که
خط مقدم به قلب تهران برود. تازهترین نمونه، اظهارات پاسدار جعفری سرکرده سپاه رژیم
است که روز 26آبان گفت: «امنیت سوریه (بشاراسد) ارتباط تنگاتنگی با امنیت نظام جمهوری
اسلامی ایران دارد». برای سردمداران نظام واضح است که تحولات منطقه اگر با سمت و سوی
نابود کردن تروریسم ناشی از بنیادگرایی است، لاجرم باید به جارو کردن پدر خوانده آن
یعنی فاشیسم حاکم بر ایران منجر شود.
این
وحشت در هر دو باند نظام دیده میشود، اما مثل تمامی بحرانها، با واکنشهای متضاد.
واکنش باند خامنهای هیاهویی است با ظاهر ابراز شادمانی، و واکنش باند رفسنجانی هشدار
به باند رقیب که این کارها خطرناک است و راهحل، سرکشیدن فوری جام زهر منطقهیی است
و حتی به نتیجه رسیدن برجام برای اندکی شل شدن طناب تحریمها، به خوردن زهر منطقهیی
مشروط است.
حالا
سؤال این است که اگر فاجعه پاریس بهعنوان یک تحول بزرگ جهانی چنین ولولهیی در درون
نظام ولایت افکنده است چرا ولیفقیه نظام اینگونه تا نزدیک به یک هفته در سکوت فرو
رفته و وقتی هم که میخواهد برای خالی نبودن عریضه ظاهر شود به صحرای محیط زیست میزند؟
جواب روشن است، خامنهای بر لبة پرتگاه هولناکی قرار گرفته که راه پس و پیش ندارد،
یعنی این تحول بزرگ جهانی که میرود به دگرگونیهایی در جغرافیای سیاسی منطقه بهانجامد،
دیوارهای بنبستی را که نظام ولایت در آن قرار دارد قطورتر و بلندتر کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر