۱۳۹۴ مهر ۲۸, سه‌شنبه

همچنان در برابر تندر می ایستیم و خانه را روشن می کنیم و میمیریم -نکیسا بامداد

پریا کهندل وفرزاد مددزاده در دیدار با خانم مریم رجوی
پریا کهندل وفرزاد مددزاده در دیدار با خانم مریم رجوی 
دهم مهرماه برابر بود با روز جهانی مبارزه با اعدام، اما این تاریخ و این مناسبت در ایران، بدلیل حاکمیت رژیمی که رتبه یک اعدام در جهان را نسبت به جمعیت کشور( بر اساس گزارش سازمان عفو بین الملل) داراست، معنای واقعی تر و نگران کننده تری را بخود می گیرد.
پریا کهندل( دختر زندانی سیاسی صالح کهندل) با داشتن 18 سال سن از جمله جوانترین سخنرانانی بود که با شیواترین بیان، از شور و احساسات پاک خود، آنقدر دلنشین سخن گفت که لاجرم بر دل تک تک شنودگان حاضر در آن جمع نشست و اشک چشم همدردان و دلسوختگان همچون خود را از دیده و دل روان ساخت.
شنیدن قصه های پر غصه دختربچه  8 ساله ایی که ماموران خامنه ای پدرش را از او به ستم ستانده بودند و او که در تمام این سالهای سخت دور از پدر بین مسیر خانه و زندان قد کشیده بود و رشد کرده بود و تنها با عموها و خاله هایش در 20 دقیقه های آخر هفته پشت میله های زندان می توانست دیدار داشته باشد، امروز اما در 18 سالگی خود به اندازه دهها هزار ساعت درس و تجربه و آموخته های انسانی از آن 20 دقیقه های کوتاه فراگرفته بود. این مسیر ناموزون و غیر متعارف با دنیای  کودکی هر دختربچه ای، از او شخصیتی شجاع و بی پروا و رها ساخته بود که در نهایت فریاد حاضر حاضرش تا خود بیت خامنه ای هم طنین انداز شد.
دغدغه پریای قصه ما امروز فراتر از خواسته ها و آرزوهای رنگی شخصیش بود. رویای پریای ما لبخند شاد همه کودکانی بود که مجبور نباشند چون او در آینده از آن تونل های وحشت زندان عبور کنند و دستان گرم پدرانشان را نه در رویا و روی صفحه های نقاشی بلکه در دنیای آزاد کودکانه خود بفشارند. کودکانی که بجای حضور در کلاسهای درس، در کنار جاده ها و سرچهار راهها نیایستاده باشند و در میان گرگان درنده خوی دروازه غار در حال خرید و فروش نیستند.
رویای لبخند مادرانی که سالهاست چشمانشان در حسرت دیدار عزیزانشان نمناک مانده است.
رویای آزادی و امنیت و حاکمیت قوانین انسانی در جامعه ای که انسانها را به هر بهانه ای به کام مرگ و نیستی نمی کشاند و چوبه های دار را در میدانهای شهر بجای گلها نمی کارد. رویای ایرانی بدون اعدام.
همانگونه که سخنران تازه از بند رسته، فرزاد مددزاده که 5 سال از بهترین دوران جوانی زندگیش را در سیاهچالهای رژیم آخوندی گذرانده بود تعریف کرد، نباید که هیچ جوانی بجای اجازه پر پرواز دادن به رویاهای زیبای ساختن آینده کشورش، در میان حصارهای سرد و سنگی و سیاه حاکمان مستبد محبوس شود.
و به نقل از پوملا ماکازیوه ماندلا( مبارز حقوق زنان و دختر نلسون ماندلا): هیچ مرگی نمی تواند مانع ایده خوبی شود که زمان آن فرا رسیده باشد و باید با امید به مبارزه خود ادامه داد تا بر شر پیروز شد و در نهایت عزم و اراده ملتی که خواهان آزادی هستند متوقف کردنی نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر