۱۳۹۴ دی ۲, چهارشنبه

ایران - پاریس - اجلاس میاندوره‌یی شورای ملی مقاومت ایران - اطلاعیه دبیرخانه شورا

اجلاس میاندوره‌یی شورای ملی مقاومت ایران
اجلاس میاندوره‌یی شورای ملی مقاومت ایران
اجلاس شوراي ملي مقاومت ايران در روزهاي 28 و 29 آذر 1394 با حضور رئيس جمهور برگزيدة شورا برگزارشد.
خانم رجوي اجلاس مياندوره يي را با گراميداشت خاطرة زنده ياد منصور قدرخواه، هنرمند ارجمند عضو شوراي ملي مقاومت، و حسين ابريشمچي، عضو ديگر شورا و از فرماندهان ارتش آزاديبخش ملي ايران در حمله موشكي به ليبرتي، افتتاح كرد و گفت: اين اجلاس را در شرايطي برگزار مي كنيم كه تنشها و وقايع بزرگ كنوني در ايران و در منطقه و جهان، از آغاز دوران و مرحله نويني در مقابله بين المللي با تروريسم و بنيادگرايي  تحت نام اسلام – و كانون آن كه رژيم ولايت فقيه است - خبر مي دهد.
خانم رجوي با اشاره به بحرانهاي گريبانگير رژيم پس از تن دادن خامنه اي به جام زهر اتمي و تحمل شكستهاي سنگين در استراتژي صدور بنيادگرايي وتروريسم و مداخلات منطقه‌يي و رشد فزايندة انزجار مردم به جان آمده از ستم و سركوب و چپاول و فساد حاكميت، نتيجه گيري كرد كه اكنون رژيم ولايت فقيه از نظر سياسي، اخلاقي، ايدئولوژيكي و استراتژيكي به قطع و يقين يك رژيم شكست خورده است. جبران اين شكست، نه با افزايش و تشديد سركوب عمومي، به ويژه اعدام و شكنجه جوانان ايران ميسر است، و نه با شيادي‌ جناحهاي دروني آن، كه همة دستشان به خون ملت ايران آلوده است. پاسخ جامعه به اين نوع تشبثات، مقاومت ملت ايران است كه با پرداخت بهايي سنگين، پرچم سرنگوني اين رژيم ضدبشري را در اهتزاز نگه داشته و آينده‌يي بر اساس آزادي و دمكراسي و برابري را نويد مي دهد. 
در بحثهاي پيش از دستوراجلاس مياندوره يي، اعضاي شورا ضمن تجديد تسليتها و گراميداشت خاطره دو عضو فقيد شورا و نيز مجاهد خلق نيره ربيعي و 22 يار پاكباز و فداكار آنها، به بحث و بررسي دربارة استيصال و درماندگي رژيم ناشي از شكستهايش به مثابه نقطه آغاز حملة موشكي7 آبان به ليبرتي و پيامدهاي آن و هم چنين فعاليتهاي فشرده مقاومت در فاصله دو اجلاس پرداختند كه كنفرانس «متحد عليه بنيادگرايي اسلامي- نقش مقاومت ايران»، در 17 آذر94 با شركت رئيس جمهور برگزيده شورا تازه ترين نمونه آن بود.
اين كنفرانس، از يك سو با توجه به حضور سناتور جوزف ليبرمن از شناخته شده ترين چهره هاي سياست خارجي ايالات متحده آمريكا و دكتر آلخو ويدال كوادراس سياستمدار برجسته اروپايي، و ازسوي ديگر با توجه به حضور نمايندگان 100 انجمن از جوامع ايراني و طيف متنوعي از متخصصان، اصناف، معلمان، پرستاران، دانشجويان، نمادي بود ازموقعيت مقاومت ايران، نه فقط به عنوان هماورد استبداد ديني حاكم بر ايران ، بلكه به عنوان «راه حل كارساز» دربرابر تهديد جهاني بنيادگرايي و تروريسم كه چالش اصلي جهان دراين دوران است.
سناتور ليبرمن درسخنانش دربارة مقاومت گفت: «شما عليه سياستها و ارزشهاي افراطي رژيم در تهران جنگيدهايد. آمريكا و متحدين ما در اروپا بايد از شوراي ملي مقاومت ايران حمايت و آن را تقويت كنند، بسيار بيشتر از آنچه كه برخي دولتها كرده اند. نه تنها بدليل اينكه شما دشمن دشمن ما هستيد، خير، بسيار بيشتر از آن. بدليل اينكه شما در مبارزه براي آزادي دوستان ما هستيد. متحد ما در جنگ عليه بنيادگرايي، افراط گرايي و تروريسم، و خواهران و برادران ما در تلاش براي صلح».
دربارة رخدادهاي داخل ميهن، بحثهاي پيش از دستور شورا عمدتا برتأثيرات و پيامدهاي اجتماعي و سياسي ناشي از حمله موشكي به ليبرتي متمركز بود كه محكوميت گسترده اين جنايت ضد بشري و موجي از همبستگي با مجاهدان اشرفي به ويژه از سوي زندانيان سياسي مقاوم ميهنمان و مادران قهرمان و خانواده هاي شهيدان  را در پي داشت. اعضاي شورا به ويژه خطابه  شجاعانه دكتر محمد ملكي نخستين رئيس دانشگاه تهران پس از انقلاب ضد سلطنتي در مراسم خاكسپاري مادر مجاهد مهري جنت پور (مادر داعي) در بهشت زهراي تهران  را به مثابه اداي يك شهادت تاريخي در باره مقاومت و مظلوميت رشيدترين فرزندان مردم ايران درليبرتي ستودند.
دكتر محمد علي شيخي مسئول كميسيون دانشگاهها و نمايندة  استادان متعهد، به سابقة مبارزات دكتر ملكي در برابر دو ديكتاتوري شاه و شيخ اشاره داشت و گفت: «در كوران انقلاب، وقتي كه در پايان هفتة همبستگي اعلام شده از سوي دانشگاهيان، يورش وحشيانه مزدوران مسلح رژيم در 13 آبان 57 اتفاق افتاد و در پي اذعان ناگزير شاه به شنيدن پيام انقلاب، دانشگاه تعطيل شد، دكتر ملكي براي اعتراض نزد شيباني رئيس انتصابي دانشگاه مي رود و وقتي مجادله بالا مي‌گيرد شيباني يك سيلي به دكتر ملكي ميزند.  همين اهانت تحصن دانشگاهيان در دانشگاه تهران و تحصن در وزارت علوم را در پي داشت كه به شهادت استاد كامران نجات اللهي و بالا گرفتن قيام در دانشگاهها راه برد تا اين كه در فرداي انقلاب، يعني در23 بهمن مهندس بازرگان، هيأت رئيسة دانشگاه  را تحت مسئوليت دكتر ملكي تعيين كرد. دوران رياست دكتر ملكي در دانشگاه تهران آزادترين دوران فعاليتهاي دانشجويي و دانشگاهي در عمر 81 ساله دانشگاه تهران است. دكتر ملكي كه به مشكلات دانشجويي اشراف داشت. خودش مسئوليت امور دانشجويي را به عهده گرفت. او معتقد به شورايي حركت كردن دانشگاه بود و در تمام دانشكده ها شوراي دانشكده را تشكيل داد. سخنراني سردار موسي خياباني تحت عنوان عاشورا فلسفه آزادي در مسجد دانشگاه تهران و دادن امكان  فعاليت به كانديداهاي نيروهاي انقلابي و ترقيخواه از جمله مجاهدين از كارهاي دكتر ملكي بود. هم چنين برگزاري جلسه يي در دانشگاه تهران با حضور 400 استاد دانشگاه براي حمايت از كانديداتوري مسعود رجوي. تشكيل شوراها در دانشگاهها باعث شد كه خميني بگويد هر چه مي‌خوريم از دانشگاهها مي‌خوريم. بعد از سي خرداد سال 60 رژيم خميني دكتر ملكي را چند سال زنداني كرد و بعد از آن هم وي چند بار ديگر دستگير شد، ولي تا امروز با 82 سال سن و درحالي كه از انواع بيماريها رنج مي برد از فعاليتهايش بازنمانده است. او در مطلبي در دي ماه 91 نوشت، من هم مانند دكتر مصدق كه همواره الگوي آزاديخواهي بوده، يقين دارم كه اين آتش خاموش نخواهد شد و زنان و مردان مبارزة ملي آن قدر آن را دنبال مي كنند تا به نتيجه برسد. دكتر ملكي در مراسم خاكسپاري «مادر داعي» هم با اشاره به مجاهدان مستقر در ليبرتي گفت كساني كه آن طرف مرز هستند فرزندان اين مادر هستند. او از زينب و حسين هاي زمان ياد كرد و سرود «تير زدي، تبر زدي...»، را بازخواني كرد. او با فرياد هيهات مناالذله و آنچه كه درمورد زدن80 موشك به ليبرتي گفت، نشان داد كه باعث افتخار دانشگاهيان و اساتيد ايران است».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر