۱۳۹۴ آذر ۲۰, جمعه

ایران - نمونه هایی از شکنجه های رذیلانه بر زنان قهرمان مجاهد خلق

 قهرمانان درزنجیر
قهرمانان درزنجیر

تابلویی سپیدوروشن  وگرم ونورانی از پایداری ،مقاومت وحماسه  شراراه  های شکیبایی وعشق

مجاهد شهيد فلور اورنگي
در شيراز پس از تجاوز به فلور اورنگي، دانش آموز بيست ساله ،درسال 1362 (1983)، پاسداري با يك جعبهٌ شيريني و مقداري پول به در خانهٌ او مراجعه مي كند و خود را به عنوان "داماد يك شبه" خانواده معرفي مي كند. فلور را روز قبل اعدام كرده بودند.
مجاهد شهيد مريم محمدي
مدتي بعد از اعدام مريم محمدي، بيست وهفت ساله، يكي از پاسداران وسايل او را به خانه شان برده و به مادرش مي گويد اين هم پول مهريه مريم است. مادر داغديده پاسدار را با كتك از خانه اش بيرون مي اندازد.
مجاهد شهيد صديقه بيات
محل تولد: اصفهان
تاريخ تولد: 1343 (17ساله)
تحصيلات: دانش آموز دبيرستان
محل شهادت: اصفهان
سال شهادت: 1360 (1981)
در اصفهان بعد از ابلاغ حكم اعدام، صديقه بيات 17ساله، متوجه مي شود كه بازجو قصد تجاوز به او را دارد. با شيشهٌ شكستهٌ ليوانش شاهرگ دستش را مي زند. او را به بيمارستان مي رسانند و نجاتش مي دهند. اما پس از بهبودي به او تجاوز مي كنند و سپس به جوخهٌ تيرباران مي سپارندش.
فشارهاي وارده به همسر وخانواده هاي مجاهدين زنداني
يك زنداني از زندان اصفهان گزارش كرده است: «يك خواهر ديگر را كه اسم و مشخصاتش را نفهميديم براي بازجويي از تهران به اصفهان منتقل كرده بودند. از او همسرش را مي خواستند كه فراري بود. البته او خودش سياسي نبود. يك زن خانه دار بود، ولي او را مي زدند و شكنجه و آويزان مي كردند و مي گفتند همسرت كجاست؟
يكروز صبح زمستان كه هوا هم خيلي سرد بود، از پشت سلولها ديديم كه يك زن تمام بدنش آتش گرفته و مدام اين طرف و آن طرف حياط مي دود تا پاسدارها نتوانند او را خاموش كنند. آن خواهر تمام بدنش سوخت و شهيد شد.
زن پاسداري كه دستهاي اين زنداني را باز كرده بود از سپاه اخراج كردند. اين زن صبح آن روز رفته دستهاي او را باز كرده و آمده بود كه صبحانه او را ببرد. آن خواهر از اين فرصت استفاده كرده نفت بخاري داخل سلول را روي خودش خالي كرد و خود را به آتش كشيد، از سلول بيرون آمده بود و سعي ميكرد در حياط زندان اينطرف و آنطرف بدود تا نتوانند او را بگيرند و آتش را خاموش كنند. مدام فرياد مي زد:” نمي گذارم ديگر دست شما بيفتم. نمي گذارم ديگر شكنجه ام كنيد، مي خواهم خودم را از دست شماها راحت كنم».
وارد كردن شلنگ آب داغ در بدن زن زنداني
نمونهٌ تكاندهنده يي را كه در زير نقل مي كنيم يك زنداني ديگر نوشته است: «در اوايل سال1364، در شعبهٌ4 بازپرسي اوين، شاهد شكنجهٌ يك خواهر بودم. او را نمي شناختم. از سؤال و جوابها فقط فهميدم اهل "دركه" است و او را به خاطر مقاومتهايش از قزلحصار آورده اند.
به شدت شكنجه اش كردند. اما باز هم او چيزي نگفت. عاقبت در اوج رذالت و درماندگي دست به شكنجه يي وحشيانه زدند. ابتدا يك شيلنگ وارد بدنش كرده و بعد آب داغ را با فشار باز كردند. پس از اين ماجرا، خواهر تعادلش را از دست داد و ديوانه شد».
اعتراف يكي از بازجويان به رذالتهايي كه انجام داده بود
در برخي از شهرستانها فضاحت و رسوايي چنين جنايتهاي هولناكي آنچنان بالا مي گيرد كه دژخيمان را از ترس خانواده ها و تأثيرات شديد اجتماعي آن وادار به واكنش مي كند. در گزارشي از تبريز آمده است رذالت يكي از بازجويان به قدري عيان شد كه او را دستگير كردند. او به 70 مورد تجاوز به زندانيان اعتراف كرد.
 تحت فشار قرار دادن زنان اسير براي ازدواج با پاسداران
يكي ديگر از انواع شكنجه هاي غير انساني تحت فشار قرار دادن زنان اسير براي ازدواج با پاسداران يا طلاق گرفتن از همسرانشان بود. حكام ضدشرع مدعي بودند كه چون ازدواج مجاهدين در سازمان بوده، از نظر شرعي باطل است. يكي از «جرم هاي» مجاهد شهيد فاطمه خراساني كه درسال 60 ، در رشت اعدام شد همين بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر