بهصحنه آمدن رفسنجانی و خامنهای، یکی پس از دیگری، همراه با مهرهها و رسانههایشان، آتش و حرکت دو گروه خامنهای را مینماید. تازهترین نمونه، ظاهر شدن رفسنجانی در روز 26شهریور بود تا بیدرنگ جواب حملات روز قبل خامنهای را بدهد، با شدتی بیش از همیشه، و این بار در حسنیه جماران تا در ظاهر هم رویارویی دو «رهبر معظم» را تداعی کند. رفسنجانی تک به تک حملات و هشدارهای خامنهای را با حملات و هشدارهای متقابل پاسخ گفت
خامنهای از «رصد دائم مسائل داخلی» بهعنوان «یکی از وظایف اصلی سپاه» حرف زد و گفت: « سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک سازمان سر به زیر نیست بلکه یک ناظر آگاه و بینا و متوجه مسائل داخلی و خارجی است» که با «نفوذ بیگانگان» در «مراکز تصمیمگیری» و «مراکز تصمیمسازی» مقابله خواهد کرد. این هشدار آشکار خامنهای به باند رقیب است. میگوید ای رفسنجانی، من با استفاده از اهرم پاسداران که در دست دارم، اجازه نمیدهم تو و باندت «مراکز تصمیمگیری» و «مراکز تصمیمسازی» یعنی دو مجلس نظام را تحت کنترل خودت درآوری.
رفسنجانی بلافاصله روز بعد در یک رویارویی آشکار به خامنهای و باندش هشدار داد: «مردم و جوانان دیگر فریب حرف و شعارهای بدون عمل را نمیخورند» و «با حضوری مشابه انتخابات 92، درس بزرگی به افراطیها میدهند»، «حماسه سیاسی» میآفرینند و «انحرافی را که در مسیر انقلاب ایجاد شده بود» (منظورش انتخابات 84 و 88 است) اصلاح میکنند. رفسنجانی با هشدار آشکار به خامنهای و شورای نگهبان گفت: «عقلای قوم باید توجه داشته باشند که برگزاری انتخابات باشکوه برای کشور و انقلاب مهم است» و مبادا دست به «اقدامی که باعث ناامیدی مردم» شود بزنند. رفسنجانی که شیادانه برای پیشبرد جنگ با خامنهای از «مردم» دم میزد، با یادآوری کابوس مشترک دو باند، یعنی قیام خلق، برای ولیفقیه ارتجاع، با وحشتزدگی روزهای قیام علیه شاه را مثال زد و هشدار داد: «دیدید که مردم ایران بهرغم خفقان شدید، با غسل شهادت به خیابان میآمدند و از کشته شدن نمیترسیدند». یعنی حواست باشد اگر در انتخابات بخواهی قوانین بازی را بههم بزنی، مردم خشمگین و قیامی شبیه آنکه بنیاد سلطنت را برافکند در انتظارمان است. به این ترتیب رفسنجانی رودرروی خامنهای که گفته بود به پاسداران و بسیجیها «افراطی» نگویید، ولیفقیه ارتجاع و تمام دار و دستهاش را «افراطی» خواند و وعده داد که «درس بزرگی» به آنها خواهد داد. او وعدههای مکرر خامنهای و شورای نگهبان را مبنی بر قلع و قمع کاندیداهای باندش، با طرح وارد کردن گسترده مهرهها بهچالش کشید و گفت: «بسیاری از شخصیتهای معتبر، با سواد و تجربه دیده را میشناسیم که آماده حضور در انتخابات هستند و مردم بیشتر از همه منتظر هستند تا حماسه سیاسی را تکرار کنند». یعنیای خامنهای، ای رئیس خبرگان و ای شورای نگهبان، حالا اگر راست میگویید همه این بهاصطلاح «شخصیتها» را رد صلاحیت کنید تا ببنید در درون نظام چه غوغایی برپا خواهد شد.
حرفهای خامنهای و رفسنجانی شامل چندین فقره رو در رویی دیگر از جمله بر سر نحوه «نفوذ دشمن» و «راههای نفوذ دشمن» و زمینههای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی «نفوذ دشمن» بود که در این مختصر از آنها میگذریم. خامنهای با بهکار بردن بیش از 30بار کلمه «نفوذ» و «دشمن» و استفاده مکرر از کلمه «رخنه» و «امنیت» و «خطر» رفسنجانی و باندش را شلاقکش کرد و آنها را بهعنوان «انسانهای ضعیفالنفس» که «عوامل» دشمن هستند، به پاسداران معرفی کرد. متقابلاً رفسنجانی هم خامنهای و باندش را بهعنوان عناصر «افراطی» و «تندروهای مخالف منافع ملی» معرفی کرد که نمیخواهند بپذیرند که دولت روحانی چگونه «با تدبیر و امید، سایه جنگ، تهدید و تحریم را از فضای کشور دور کرده» است و «اگر اینها بخواهند نظر موافق و مخالف خود را تا انتخابات اسفند ماه، ادامه دهند، مردم میفهمند و با حضوری مشابه انتخابات 92، درس بزرگی به افراطیها میدهند».
اکنون سؤال این است که این روند تصاعدی که جنگ در رأس نظام پیدا کرده است، تا کجا پیش خواهد رفت و آیا پس از نمایش انتخابات اسفندماه پایان خواهد گرفت؟ جواب این است: تشدید هر چه بیشتر جنگ قدرت، با سمت و سوی قبضه نهایی هژمونی توسط یکی از دو رأس نظام. قبضهکردنی که بهمعنی کنار زدن یکی به نفع دیگری خواهد بود. در روزها و هفتههای آینده این تشدید تصاعدی را شاهد خواهیم بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر